زنگ تفریح

علمدار جبهه :: حاج حسین خرازی

یارو نشسته بوده پشت بنز آخرین سیستم، داشته صد و هشتاد تا تو اتوبان میرفته،

یهو میبینه یک موتور گازی ازش جلو زد!

خیلی شاكی میشه، پا رو میگذاره رو گاز، با سرعت دویست از بغل موتوره رد میشه.

یک مدت واسه خودش خوش و خرم میره، یهو میبینه متور گازیه غیییییژ ازش جلو زد!

دیگه پاک قاطی می کنه با دویست و چهل تا از موتوره جلو میزنه.

همینجور داشته با آخرین سرعت میرفته، یهو میبینه، موتور گازیه مثل تیر از بغلش رد شد!!

طرف كم میاره، میزنه كنار به موتوریه هم علامت میده . خلاصه دوتایی وامیستن كنار اتوبان، یارو پیاده میشه، میره جلو موتوریه، میگه: آقا ! من مخلصتم، فقط بگو چطور با این موتور گازی روی ما رو کم کردی؟!

موتوریه با رنگ پریده، نفس زنان میگه :

والله ... داداش... خدا پدرت رو بیامرزه وایستادی!...کش شلوارم گیر کرده به آیینه بغلت!


نتیجه اخلاقی

اگه می بینید بعضی ها در کمال بی استعدادی پیشرفت های قابل ملاحظه ای دارند

ببینید کش شلوارشان! به کجا گیر کرده...! 



نظرات شما عزیزان:

حاج حسین
ساعت23:35---16 مهر 1391
لا اله الا الله
پاسخ: چه میشه کرد. تشکر از حضورتان


ساعت11:28---12 مهر 1391
سلام راسياتش نميدانم چه مصلحتي در كار ما هست كه اين كش شلوار كه گفتي گير ميكنه اما زود پاره ميشهاماخب ماتوكلمون به خداست كاريم به(كش) نداريم/مطلب زيباي بود احسنت
پاسخ:سلام ما ارادت داریم. شاید مصلحت این است. ولی خب آدم نباید ناامید بشه ولی ما همه جوره کنار اومدیم کارمون پیش بالای گیره خودش نظری سوی همه ی ما ها کنه ان شاء الله التماس دعا


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها: جالب, طنز, زنگ تفریح,

نوشته شده در تاريخ شنبه 8 مهر 1391 توسط  وصال جان